۱۳۸۹ شهریور ۳۰, سه‌شنبه

war جنگ حرب شر

اگه از من بپرسن اولین روز مدرسه و خاطره ای که داری.
من چیزی جز ترس و اضطراب و اژیر قرمز و پناهگاه یادم نمیاد
خوشبختانه یا متاسفانه اولین روز مدرسه من اول مهر ماه یکهزارو سیصدوپنجاه ونه بود حمله هوایی شد سر کلاس بودیم و ریختن ما تو زیر زمین مدرسه که اسم پناهگاهو داشت..
200-300تا بچه دبستانی که بعضیاشون شلوارشون خیس شده بود...
بغض کرده بودم ترسیده بودم میترسیدم نمیتونستم گریه کنم الانم نمیتونم...ولی ترسیده بودم یه دنیا
میگفتن صدام حمله کرده ......
مادرم اومد منو برد خونه یعنی هممون رفتیم و بعد ازون صدام فقط شبا میومد ...